لقمان در سخنان حکیمانه اش به فرزندش مى گوید: در این دنیایى که دریایى عمیق است و خلق بسیارى در آن غرق شده اند کشتى خود را تقوا قرار داده تا این کشتى تو را از میان امواج خطر و طوفانهاى خانمان برانداز هوا و هوس سالم به ساحل نجات برساند.
تقوا از ماده ى «وقى» است. وقى یعنى حصار، قلعه ى حمایت، حافظ، نگهدار و سپر که این حصار محکم الهى با تمرین ترک گناه به وجود مى آید و انسان را در پناه و حمایت و حفظ خود قرار مى دهد و در نتیجه در دنیا از شرور و فتن و فساد و معصیت و گناه و تجاوز در امان قرار مى گیرد و در آخرت از عذاب دوزخ و آتش ابد مصونیت مى یابد.
از امام صادق علیه السلام از تفسیر تقوا پرسیدند: حضرت جوابى معنوى و پاسخى ملکوتى دادند:
أن لَایَفْقِدَک اللَّهُ حَیثُ أمرَک وَلَا یَراک حَیثُ نَهاک «1»
در آنجا و در موقعیت و مکانتى که فرمانت داده قرار داشته باشى (مانند بودن در همه ى عبادات و بودن در عرصه ى خدمت به خلق و انجام کار خیر جایت را خالى نبیند) و در آنجا که تو را نهى فرموده نباشى مشاهده ات نکند.
و این توضیح حضرت در حقیقت بیان عمق تقواست.
قرآن و آثار تقوا
آنان که علاقه دارند خود را تا آنجا که قدرت دارند و مىتوانند از دچار شدن به فتنه و فساد و گناه و معصیت و خلاصه گرفتار شدن به عذاب قیامت حفظ کنند و در این زمینه ها تقوا به خرج دهند هدایت قرآن نسبت به آنان مؤثر است.
«ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» «2».
این است کتابى که در (حقانیت) آن هیچ تردیدى نیست، (و) مایهى هدایت تقوا پیشگان است.
آنان که مى خواهند برّ و نیکى از افق وجودشان طلوع کند و به هر خیر و خوبى آراسته شوند همه ى برّ و خیر و خوبى و نیکى در تقواست.
«وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى» «3».
بلکه نیکى آن است که کسى تقوا پیشه کند.
آنان که مى خواهند فرداى قیامت علم بىجهل، عزت بىذلّت، ثروت بى فقر، حیات بى مرگ به دست آورند «4» راهى جز پیشه کردن تقوا و پرهیز از همه ى معاصى و روى آوردن به همه ى واجباتى که به آنان تعلّق مى گیرد ندارند.
«... وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» «5».
و از خدا بترسید، باشد که رستگار گردید.
آنان که مشتاق معیت با حق هستند و علاقه دارند همیشه و در همه جا با خدا باشند و از انس با او لذت ببرند و از سرمایه ى همراهى با او و همراهى او با خود بهرهمند شوند باید تقوا پیشه کنند.
«... وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ» «6».
و از خدا پروا بدارید و بدانید که خدا با تقوا پیشگان است.
آنان که از سختى عقاب و جریمه ى خدا بیم دارند و نمى خواهند چشم به هم زدنى دچار عذاب قیامت شوند، چاره اى جز تقوا ورزیدن ندارند.
«... وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ» «7».
و از خدا بترسید و بدانید که خدا سخت کیفر است.
آنان که دوست دارند براى آخرت خود بهترین زاد و توشه را تهیه کنند و کنار آن زاد و توشه تا ابد با آسودگى خاطر بهره مند گردند و از هر شر و رنج و مشکلى در امان باشند باید به تهیه ى تقوا برخیزند که به فرموده ى قرآن، تقوا بهترین زاد و توشه براى انسان است.
«... وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى...» «8».
و براى خود توشه برگیرید که در حقیقت، بهترین توشه، پرهیزگارى است.
آنان که مىخواهند در همه ى شؤون حیات و براى همیشه مورد محبت خدا قرار گیرند و در عرصه ى محبوبیت حضرت دوست راه یابند، تنها کارى که این محبوبیت را تحقق مى دهد، تقوا است.
«... فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ» «9».
بىتردید خداوند، پرهیزگاران را دوست دارد.
آنان که علاقه دارند از کید و مکر دشمنان در امان بمانند و دوست دارند هیچ کیدى از سوى دشمن به آنان زیان نزند باید در حصار تقوا منزل گزینند و در پناه تقوا بیارامند.
کسانى که مى خواهند زحماتشان و کار و کوششان چه در مرحله ى عبادت و چه در زمینه ى خدمت به خلق خدا و چه در اعمال خیر مورد قبول حضرت حق قرار گیرد و به این خاطر به بهشت ابد راه یابند واجب است تقوا پیشه کنند، یعنى درب همهى گناهان را به روى خود ببندند؛ زیرا باطن گناه آتش است و این آتش خوبىها را مى سوزاند و نمى گذارد باقى بماند تا به نقطه ى قبول حق برسد!
«... إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» «10».
خدا فقط از تقوا پیشگان مىپذیرد.
کسانى که عاشق رحمت خدایند و اشتیاق رسیدن به آن را دارند و مى خواهند هم چون ماهى در دریا غرق رحمت دوست شوند باید از راه تقوا خود را به آن حقیقت الهیه برسانند و با بال تقوا به آن آسمان بى نهایت پرواز کنند.
«... وَ اتَّقُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» «11».
و پرهیزگارى نمایید، باشد که مورد رحمت قرار گیرید.
جامعه و ملّتى که دنبال برف و باران به موقع و از پى ارزاق فراوان هستند و علاقه دارند از هر درى برکات الهى به آنان ببارد و همهى مشکلاتشان از برکت آن برکات حل شود باید به ایمان و تقوا روى آرند و در این دو زمینه قدم ثابت داشته باشند.
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ...» «12».
و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند قطعاً برکاتى از آسمان و زمین برایشان مى گشودیم.
آنان که مىخواهند قدرت تشخیص حق را از باطل در همه ى امور پیدا کنند و زشتى هایشان محو شود و مورد آمرزش حضرت حق قرار گیرند و ازفضل و احسان عظیم پروردگار بهره مند شوند واجب است در همه ى امور زندگى خویش تقوا را رعایت نمایند.
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً وَ یُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ» «13».
اى کسانى که ایمان آورده اید، اگر از خدا پروا دارید، براى شما [نیروى] تشخیص [حق از باطل] قرار مى دهد؛ و گناهانتان را از شما مى زداید؛ و شما را مى آمرزد؛ و خدا داراى بخشش بزرگ است.
روایات و تقوا
یعقوب بن شعیب مى گوید: از حضرت صادق علیه السلام شنیدم مى فرمود:
مَا نَقَلَ اللَّهُ عَزّ وَجلّ عَبداً مِن ذُلِّ المَعَاصِى إلَى عِزِّ التَّقوَى إلّاأغنَاهُ مِن غَیرِ مَالٍ وَأعَزَّهُ مِن غَیرِ عَشِیرَةٍ وَآنَسَهُ مِن غَیرِ بَشَر «1»
. خداى عز و جل بندهاى را از ذلّت گناهان به عزت تقوا منتقل نکرد مگر این که او را بدون مال بىنیاز کرد و بدون قوم و قبیله عزت بخشید و بدون یک بشر انس داد.
امام باقر علیه السلام مى فرماید: امیرالمؤمنین علیه السلام همواره مى فرمود: براى اهل تقوا نشانه هایى است که به آنها شناخته مى شوند: راستى در سخن، اداى امانت، وفاى به پیمان، کمى عجز و بخل، صله ى ارحام، مهرورزى به ناتوانان، کمى موافقت با زنان، بذل نیکى، حسن خلق، گستردگى بردبارى و پیروى دانش در آنچه که انسان را به خدا نزدیک مى کند، خوشا به حال اهل تقوا، و بر آنان باد خوبى عاقبت «2».
مردى به محضر حضرت سجاد علیه السلام آمد و گفت: من گرفتار زنانم، روزى زنا مى کنم و روزى روزه مى گیرم، آیا روزه ام کفاره ى زنایم مى شود؟ حضرت به او فرمود: چیزى نزد خدا محبوبتر از این نیست که اطاعت شود و از معصیت او بپرهیزند، بنابراین نه زنا کن و نه روزه بگیر، سپس او را نزدیک خود خواند و دستش را گرفت و به او خطاب کرد، عمل اهل دوزخ را انجام مى دهى و امید به ورود به بهشت را دارى؟ «14»
در وصیت پیامبر به ابوذر است:
عَلَیکَ بِتَقوىَ اللَّه فإنّهُ رأسُ الأمرِ کُلّه «15»
. بر تو باد به تقوا و خداترسى، زیرا تقوا رأس همه ى کارهاست.
پی نوشت ها:
.______________________________
(1)- عدة الداعى: 303؛ بحار الانوار: 67/ 285، باب 56، حدیث 8.
(2)- بقره (2): 2.
(3)- بقره (2): 189.
(4)- المفردات راغب.
(5)- بقره (2): 189.
(6)- بقره (2): 194.
(7)- بقره (2): 196.
(8)- بقره (2): 197.
(9)- آل عمران (3): 76.
(10)- مائده (5): 27.
(11)- انعام (6): 155.
(12)- اعراف (7): 96.
(13)- انفال (8): 29.
(12)- کافى: 2/ 76، باب الطاعة و التقوى، حدیث 8؛ بحار الانوار: 67/ 282، باب 56، حدیث 1.
(13)- خصال: 2/ 483، حدیث 56؛ تفسیر عیاشى: 2/ 213.
(14)- کافى: 5/ 541، باب الزانى، حدیث 5؛ عدة الداعى: 313؛ بحار الانوار: 67/ 286، باب 56.
(15)- خصال: 2/ 523، حدیث 13؛ بحار الانوار: 67/ 289، باب 56، حدیث 21.